به گزارش قدس آنلاین، تازهترین فیلم «تام کروز» با عنوان «جک ریچر: هرگز بازنگرد» چندی پیش در سینماهای آمریکا به نمایش در امد؛ فیلمی به کارگردانی «ادوارد زویک» که در گذشته نیز با تام کروز در فیلم بسیار ناموفق «آخرین سامورایی» همکاری کرده و به خاطر تهیه کنندگی «شکسپیر عاشق» به دریافت جایزهی اسکار هم نایل شده است. فیلم اخیر تام کروز در حقیقت دنبالهای است بر فیلم «جک ریچر» که در سال 2012 اکران شده بود و فروش نسبتاً بالایی داشت. شخصیت جک ریچر از رمانهای محبوب نویسندهی مشهور، «لی چایلد» اقتباس شده است. جک یک افسر نظامی بازنشسته است که هم اکنون بیخانمان و بیمقصد است اما ماجراهایی پیش میآید که مجبور میشود برای رو کردن دست یک عده پلیس فاسد با نیروهای نظامی همکاری کند. او که با زنی به نام «سوزان» در ارتباط است با یک غافلگیری عظیم روبهرو میشود. وقتی به دفتر سوزان میرود، متوجه میشود سوزان به جرم جاسوسی و قتل دو نفر از افرادش متهم شده است. جک وارد میدان میشود تا سوزان را از توطئهای که در آن گرفتار شده، برهاند. فیلم با بودجهای 60 میلیون دلاری تهیه شده و 161 میلیون دلار فروش داشته است. در «جگ ریچر: هرگز بازنگرد»، «کوبی اسمالدرز»، «پارتیک هویزینگر» و «دانیکا یاروش» نیز ایفای نقش کردهاند.
تام کروز کافی نیست
تام کروز در حال حاضر به عنوان قهرمان فیلمهای اکشن در سینمای هالیوود به کارش ادامه میدهد. مثل «اتان هانت» در سری فیلمهای «مأموریت: غیرممکن» معمولا هم در این فیلمها درخشش خوبی دارد. این سومین دههای است که او را در چنین نقشهایی میبینیم. تام کروز خاطرهای شده از یک قهرمان که در میان دود و آتش در حال تعقیب و گریز است. تام کروز پس از چهار سال برای دومین بار در نقش جک ریچر ظاهر شد ه است. کروز کلا در ایفای نقش افسر بازنشستهی پلیس افشاگر ضعف دارد. بخشی از این ضعف برمیگردد به مشهور بودن این شخصیت در زمانهای لی چایلد. جک ریچر در کتاب آدم هیکلی و تنومندی است اما تام کروز اصلا چنین فیزیکی ندارد. هواداران کتابهای لی چایلد از بازی تام کروز در نقش جک ریچر بیزار هستند. آنها معتقدند تام کروز در قیاس با شخصیت ریچر خیلی ضعیف و کوتوله است و قدرتی را که برای چنین کاراکتری لازم است در اختیار ندارد. البته مهارت بازیگری کروز دلیلی شده تا چنین نقشی را به او بسپارند. در قسمت اول فیلم «کرستوفر مک کواری» که کارگردانی را برعهده داشت، معتقد بود قدرت بازیگری تام کروز باعث میشود تماشاگر عدم تطبیق اندام او با غولی چون جک ریچر را فراموش کند. در قسمت دوم فیلم هم بار اصلی بر دوش تام کروز است. در فواصل پیشروی داستان فیلم، تماشاچی انتظاری جز این ندارد که زودتر به صحنههای اکشن با حضور تام کروز برسد اما او زیاد در این فیلم سرحل و پرانرژی به نظر نمیرسد. مشکل بزرگ فیلم را باید در فیلمنامه و نحوهی کارگردانی آن جست. تام کروز به تنهایی ممکن است در داستان فیلم بتواند دنیا را نجات بدهد اما در عالم واقع نمیتواند یک تنه این فیلم را نجات بدهد. برخی منتقدان بر این عقیدهاند که چون او به طور تقریبا همزمان در چند نقش مشابه حضور داشته، در این که محوریت آن با شخصیت اصلی است، چندان متفاوت و خلاق به نظر نمیآید.
مأموریت: خیلی غیرممکن
قسمت دوم فیلم جک ریچر در حالی توسط کمپانی پارامونت ساخته شد که قسمت اولش در سال 2012 موفقیت چندان چشمگیری کسب نکرده بود و با نمایش در کشورهای خارجی کلا توانسته بود به فروشی 218 میلیون دلاری برسد. کمپانی پارامونت برای جک ریچز: هرگز بازنگرد کلا روی تواناییها و جذابیت تام کروز حساب باز کرده بود. بنابراین ساخت قسمت دوم در نوع خودش یک ریسک بود. از یک طرف به خاطر پیشینهی نه چندان موفق قسمت اول، از طرف دیگر به خاطر عدم محبوبیت تام کروز در میان دوستداران کتاب جک ریچر و از همه مهمتر نزدیک بودن زمان اکران آن به نمایش مأموریت غیرممکن. در هالیوود معمولا رسم نیست که یک بازیگر در فاصلهی زمانی اندکی در نقش دو قهرمان شاخص ظاهر شود پارامونت اما ریسک این کار را پذیرفت. لابد آن ها از کمپانی «فاکس» الگوبرداری کردند که به طور همزمان «لیام نیسون» را در دو نقش اکشن مورد استفاده قرار داد اما هنوز جای تعجب است که چرا تام کروز که با «مأموریت غیرممکن: غیرممکن» موفقِترین بازیگر کمپانی پارامونت در گیشهها بود، حاضر شد از اعتبار خود به عنوان یک ستاره مایه بگذارد و در نقشی مشابه آن ظاهر شود.«پل در گارابدین» تحلیلگر فروش سینما معتقد است ؛ کروز یکی از اندک بازیگرانی است که در این روزگار میتواند مانع شباهت دو نقش اکشن نزدیک به هم بشود اما حتی برای تام کروز هم این دو فیلم همانند دو قطب متضاد عمل کردهاند. یکی میتواند او را به اوج برساند و دیگری میتواند کاری کند که او برای همیشه از فهرست پرفروشها خارج شود. قسمت دوم جک ریچر نتوانست منتقدان را راضی کند. امتیاز ضعیف آن را با امتیاز قسمت اول قیاس کنید. اولی 62 امتیاز ثبت کرد و این یکی تنها 39 امتیاز.
کوبی اسمالدرز را بکشید
چند سال پیش کوبی اسمالدرز در سریال «ملاقات با مادر» نقش روبین شرباتسکی را بازی میکرد. او با این نقش به خوبی شناخته شد و توانست در سینما به نقشهای بهتری دست بیابد. تمام اینها درست اما موفقیت در یک سریال کمدی نمیتواند دلیل خوبی باشد که او در جک ریچر هم بتواند بدرخشد. او در جک ریچر: هرگز بازنگرد نقش «سوزان ترنر» را ایفا میکند و به سبک «آقا و خانم اسمیت» در حال مبارزه با رقیب مذکور خویش است و طبیعی است که چنین داستانی به یک زن قوی و نخبه نیاز دارد. برای اسمالدرز که تجربهی اندکی در فیلمهای اکشن دارد، این کاراکتر فرصتی بود تا با سن و سالش رقابت کند و خود را به عنوان یک بازیگر اکشن و دارای فیزیک قوی به اثبات برساند اما سایهی تام کروز در فیلم خیلی سنگین اشست و اسمالدروز هم انگار از یک جای فیلم به بعد رقابت با او را بیخیال شده و به قضا و قدر تن داده است. منتقدان بازی او را در فیلم با صفاتی چون «بیحال»، «سرد» و «تصنعی» توصیف کردهاند که از کاراکتر زن فیلم، شبحی ساخته که به شدت تحت تأثیر شخصیت جک ریچر است. در یک مصاحبه وقتی این نقد را نسبت به او و بازیش در نقش سوزان ترنر مطرح کردند، پاسخ داد: میدانید ماجرا چیست؟ برای من یک تسکین واقعی بود. من وقتی که برای امضای قرارداد رفتم، فیلمنامه را خوانده بودم اما مسئله این است که خواندن فیلمنامه و بازی کردن در فیلم دو کار بسیار متفاوت هستند و خیلی از چیزها هنگام فیلمبرداری تغییر کرد. من به حضور تام کروز و «اد زویک» در فیلم اعتماد کردم و نمیدانم چرا حتی باید برای شما هم توضیح دهم که اگر با دقت فیلم را ببینید، سوزان ترنر نقش اصلی را در داستان دارد، دارای دیدگاه است و بخش مهمی از ماجرا بر دوش اوست. شما میتوانید صدها بار او را در موقعیتی ضعیفتر و آسیب پذیرتر از این که هست، ببینید اما در فیلمی که من بازی کردم، قهرمان زن و مرد در موقعیتی متعادل قرار داشتند. ناگفته پیداست که خانم اسمالدرز عصبانی شده که چنین حرفهایی زده. او نه در دنیای واقع ستارهای است که بتواند همتراز نام کروز باشد و نه داستان فیلم اجازه میدهد که او به یک قهرمان زن همتراز با جک ریچر تبدیل شود.
جایی برای پیرمردها
اگر در فضای مجازی مطالب تازهای را که دربارهی تام کروز نوشته شده بخوانید متوجه خواهید شد که او در دههی پنجم حضورش در هالیوود همچنان محبوب است و هوادارانش منتظر هستند تا او را در قسمت دیگری از مأموریت غیرممکن ببینند اما تنها یکی دو فیلم دیگر مثل جک ریچر کافی است تا این محبوبیت را کاملا از بین ببرد بهتر است او از کارگردانهایی مثل ادوارد زویک حذر کند. کارگردانهایی که دریافتشان از فیلم اکشن زیادی نوجوانانه است و همه چیز را شل میگیرند. جک ریچر: هرگز بازنگرد؛ البته سرگرم کننده است و نمیشود گفت واقعاً فیلم چرندی است. لحظات خوب دارد و یک سکانس افتتاحیهی بسیار درخشان که اگر قسمت اول فیلم را هم ندیده باشی، با داستان همراهت میکند اما اینها برای تام کروز که دیگر دارد پیر میشود و باید حواسش به خودش باشد، کافی نیست. شاید بهتر باشد که تام کروز از بازی در قسمت دیگری از این فیلم منصرف بشود و دیگر هرگز در قالب جک ریچر به پردهی سینما برنگردد، چون اگر برگردد، ممکن است هوادارانش هم به او بگویند: جایی برای پیرمردها نیست.
منبع: همشهری جوان
نظر شما